خلاقیت گره گشای زندگی امروز

همه ی ما نابغه و با تفکر خلاق بدنیا اومدیم. مبدا و منشاخلاقیت خداوند زیباست. به هر سمت که نگاه کنیم خلقت بی نظیر خداوند رو میبینیم که در نهایت خلاقیت بوجود اومدند.

 تفکر خلاق روی سلامت ذهن تاثیر مثبت داره . انسان خلاق وقتی با مشکلی تو زندگی اش مواجه می شه اجازه نمی ده اون مشکل در روند  زندگی اش تاثیر منفی بذاره بلکه با تفکر خلاق میتونه هزاران راه برای حل مشکلش پیدا کنه.

مهارت حل مسئله و تصمیم گیری مهمترین ویژگی یه انسان خلاق است. انتخاب بهترین راه حل علاوه بر جدید بودن باید با واقعیت تطابق داشته باشه.

ما باید توانایی « نوعی دیگر دیدن » رو داشته باشیم یعنی یاد بگیریم از چند بعد مسئله رو تجزیه و تحلیل کنیم و صرفا تک بعدی به قضیه نگاه نکنیم.

فقط کافیه تو اینطور موارد از خودمون بپرسیم: « دیگه چی به ذهنت می رسه؟ »

حالا موتور تفکر خلاق ما با این سوال روشن می شه . این روش بسیار ساده و انگیزه بخش می تونه نگاه و دید بهتری راجع به مسائل به ما بده.  

و اما راه های پرورش خلاقیت :  

ü 

1- همیشه یک دفترچه و خودکار همراه خود داشته باشیم و هر فکر و ایده جدیدی به ذهنمان رسید، فورآ یادداشت کنیم. و سر فرصت دوباره ویرایش کنیم.

2- هرگاه با مسئله و مشکلی مواجه شدیم، ابتدا آن را به طور دقیق برای خود تعریف کنیم و هر چه که به نفعمان و یا به ضررمان است را برای خود مشخص کنیم. از این طریق، نکات و اطلاعات جدیدی را به دست میاریم  و راحت تر می تونیم راه حلی پیدا کنیم. 

3- از دیگران ( حتی کودکان) در مورد موضوعات مختلف سوالاتی بپرسیم تا پاسخ های متعدد و متفاوتی دریافت کنیم.

4- از مطالبی که می خوانیم، می شنویم و یا می بینیم، نکاتی را به نظرمان مهم است یادداشت کنیم.

5- کامل کردن جملات ناتمام و پاسخ به سوالات باز که پاسخ آنها محدودیتی نداره، باعث شکوفایی خلاقیت می شه.

6- به مکان ها و محیط های جدید بریم. مسافرت کنیم، از موزه، باغ وحش، مکان های فرهنگی، تفریحی و آموزشی دیدن کنیم.

7- به طور مرتب ورزش کنیم و به پیاده روی بریم. این فعالیت ها موجب تحریک سلول های مغزی ما می شه.

8-  ذهن ما نیز نیاز به ورزش و تمرین داره. مطالعه زیاد و مرتب، یکی از مواردیه که مغز ما با انجام آن ورزش می کنه، اطلاعات بسیار به دست میاره و در نتیجه خلاقانه فعالیت خواهد کرد. در ضمن مراقبه هم روزی 15 دقیقه مفیده.

پ.ن: به یاد داشته باشیم که موفقیت  ما در خلاقیت به "کمیت" ایده هایی که می دهیم تعیین می شود و "کیفیت" در مرحله دوم قرار دارد. زیرا اگر تعداد ایده ها ی ما زیاد باشد، حتما یک یا چند ایده، ما را به موفقیت می رسونه! 

قصه ای به زیبایی نان

سال نو به همه ی شما دوستان عزیز مبارک. ایشالله به همه ی آرزوهای قشنگمون برسیم . این داستان تقدیم به شما خوبان .

یک مشت دانه گندم، توی پارچه ی نمناک خیس خوردند؛ جوانه زدند و سبز شدند. کمی که بالا آمدند، دورشان را روبانی قرمز گرفت و همسایه ی سکه و سیب شدند. بشقاب سبزه آبروی سفره هفت سین بود.

دانه های گندم خوشحال بودند و خیال شان پر بود از رقص گندم زارهای طلایی.

آن ها که به پایان قصه فکر می کردند؛

به قرص نانی در سفره و اشتیاق دستی که آن ها را می چیند.

 نان شدن بزرگ ترین آرزوی هر دانه گندم است.

اما برگ های تقویم تند و تند ورق خورد و سیزدهمین برگ، پایان دانه های گندم بود. روبان قرمز پاره شد و دستی دانه های گندم را از مزرعه کوچک شان جدا کرد. رویای نان و گندم تکه تکه شد . و این آخر قصه بود.

دانه ها دلخور بودند، از قصه ای که خدا برایشان نوشته بود.

پس به خدا گفتند: « این قصه ای نبود که دوستش داشتیم، این قصه ناتمام است و نان ندارد. »

خدا گفت: « قصه ی شما کوتاه بود، اما ناتمام نبود.

قصه ی شما، قصه ی جوانه زدن بود و روییدن.

قصه ی سبزی، قصه ای که برای فهمیدنش عمری باید زیست.

قصه شما، قصه زندگی بود و کوتاهی اش، رسالت تان گفتن همین بود. »

خدا گفت: « قصه شما اگر چه نان نداشت، اما زیبا بود، به زیبایی نان. »

   منبع: کتاب هر قاصدکی یک پیامبر است

                                                                                         نوشته ی عرفان نظر آهاری